~2 min read • Updated Dec 15, 2025
1. شخصیت محوری: بیونگسو و ویرانگری فراموشی
شخصیت اصلی، بیونگسو، دامپزشک بازنشسته و قاتل زنجیرهای سابق است که اکنون با آلزایمر روبهرو شده است. او برای مقابله با زوال حافظه، شروع به نوشتن خاطرات خود در دفترچهها میکند تا هویت خویش را حفظ کند. این تلاش، نبردی برای حفظ وجود اوست.
2. دروغ، توهم و عدم قطعیت روایت
به دلیل بیماری، مرزهای بین واقعیت، توهم و خاطرات ساختگی مدام محو میشوند. خواننده در هر لحظه اعتبار روایت را زیر سؤال میبرد. این عدم قطعیت، تنش روانشناختی شدیدی ایجاد میکند و نشان میدهد که مهمترین عنصر رمان، فروپاشی تدریجی ذهن انسان است.
3. تقابل اخلاقی و فلسفه فراموشی
رمان پرسشهای اخلاقی سنگینی مطرح میکند: اگر یک قاتل گذشته خود را فراموش کند، آیا همچنان گناه بر دوش اوست؟ آیا هویت ما را اعمالمان تعیین میکنند یا حافظه ما از آن اعمال؟ بیونگسو در مواجهه با قاتل احتمالی جوانتر، خود را ناجی میبیند، در حالی که فراموش کرده است خود او سرچشمه شر بوده است.
4. تأثیر و جایگاه در ادبیات معاصر
خاطرات یک آدمکش با لحن سرد و طنز سیاه، به سرعت در سطح بینالمللی شناخته شد. این اثر نمونهای بارز از توانایی ادبیات کره در ترکیب ژانر جنایی با کاوش فلسفی است و یکی از بهترین آثار معاصر درباره زوال عقل و گناه محسوب میشود. اقتباس سینمایی آن نیز موفقیت چشمگیری داشت.
نتیجهگیری
این رمان نه تنها داستان یک قاتل، بلکه بازتابی از فروپاشی ذهن و پرسشی درباره ماهیت شر و بخشش است. کیم یونگها با این اثر، مرزهای بین حافظه، هویت و اخلاق را به چالش میکشد.
Written & researched by Dr. Shahin Siami