~2 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۲۹ تیر ۱۴۰۴
۱. مقدمه
شهر یونانی میلتوس در آغاز دورهٔ کلاسیک، نقش مهمی در شکلگیری فلسفه و اندیشهٔ علمی ایفا کرد. فیلسوفان این شهر نخستین کسانی بودند که تلاش کردند جهان را بدون تکیه بر اسطورهها و خدایان، با روشهای طبیعی توضیح دهند.
۲. ثالس: پیشگام فلسفهٔ طبیعی
ثالس اولین فیلسوفی بود که منشأ هستی را در عنصر طبیعی «آب» جستوجو کرد. به باور او:
- آب در حالتهای مختلف (مایع، جامد، بخار) ظاهر میشود.
- آب برای حیات ضروری است.
- تحولات طبیعی مانند باران و رودخانهها، نشاندهندهٔ پویایی آب هستند.
ثالس نهتنها فلسفه، بلکه ریاضیات و نجوم را نیز تحت تأثیر قرار داد. قضیهٔ هندسی مشهور به «قضیهٔ ثالس» از آثار اوست.
۳. آنکسیماندر: مفهوم بینهایت (اپایرون)
شاگرد ثالس، آنکسیماندر، نظریهای انتزاعیتر ارائه کرد. او عقیده داشت هیچ عنصر شناختهشدهای مانند آب نمیتواند پایهٔ هستی باشد، بلکه باید عنصر دیگری ماورای عناصر طبیعی وجود داشته باشد.
او این عنصر را اپایرون نامید، بهمعنای بینهایت و بیمرز. ویژگیهای آن از نگاه او عبارتند از:
- نامحدود، ابدی، و بدون شکل مشخص فیزیکی
- تمام عناصر از آن پدید میآیند و به آن بازمیگردند
- تعادل و تضاد میان عناصر (گرم و سرد، خشک و مرطوب) از نیروهای درون اپایرون نشأت میگیرد
این نظریه نخستین تلاش برای تعریف یک مفهوم انتزاعی بهعنوان بنیاد وجود بود.
۴. آنکسیمنس: هوا بهعنوان عنصر بنیادین
سومین فیلسوف بزرگ مکتب میلتوس، آنکسیمنس، به عنصر قابل مشاهدهتری توجه کرد. او باور داشت که «هوا» مادهٔ اصلی جهان است، زیرا ویژگیهای زیر را دارد:
- هوا از طریق تغلیظ و انبساط به عناصر دیگر تبدیل میشود
- هوا در حالت فشرده → سنگ، در حالت منبسط → آتش
- حرکت دائمی هوا، پویایی جهان را توضیح میدهد
نظریهٔ او شباهتهایی با مفاهیم مدرن دربارهٔ حالات ماده دارد و تلاشی تجربی برای تبیین پدیدههای طبیعی بود.
۵. نتیجهگیری: تأثیر مکتب میلتوس بر اندیشهٔ غرب
ثالس، آنکسیماندر و آنکسیمنس با تحلیل علمی و فلسفی هستی، پایههای اندیشهٔ عقلگرایانه را بنا نهادند. تلاش آنان برای یافتن «عنصر اولیه» منشأ رشد فلسفهٔ طبیعت بود.
- ثالس: آغاز جستوجوی عنصر واحد
- آنکسیماندر: ارائهٔ مفهوم انتزاعی بینهایت
- آنکسیمنس: بررسی فرایندهای طبیعی با مشاهده
این سه فیلسوف مسیر طبیعیگرایی مادهگرایانه را گشودند که بعدها بر افلاطون، ارسطو و حتی اندیشهٔ علمی مدرن تأثیر گذاشت.
نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی