آنکسگوراس

عقل کیهانی و نظریهٔ عناصر بی‌نهایت آنکسگوراس (آناکساگوراس) از فیلسوفان برجستهٔ پیشاسقراطی بود که با معرفی مفهوم «نوس» (عقل کیهانی) و نظریهٔ عناصر بی‌نهایت، تحولی بنیادین در فلسفهٔ طبیعت یونان باستان ایجاد کرد

آنکسگوراس و نوسنظریهٔ عناصر بی‌نهایتفلسفهٔ طبیعت

~2 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۲۸ تیر ۱۴۰۴

۱. زندگی‌نامه و زمینهٔ تاریخی


  • زادروز: حدود ۵۰۰ پیش از میلاد در کلاذومنای، ایونیه (ترکیهٔ امروزی)
  • درگذشت: حدود ۴۲۸ پیش از میلاد در لمپساکوس
  • نقش برجسته: نخستین فیلسوف تدریس‌کننده در آتن، مربی پریکلس
  • تبعید: متهم به کفر به علت توصیف خورشید به‌عنوان سنگ آتشین؛ تبعید به لمپساکوس

۲. نظریهٔ ترکیبی ماده


در برابر دیدگاه‌های تک‌عنصری یا چهارعنصری پیشینیان (مانند تالس و امپدوکل)، آناکساغوراس گفت:

  • هر چیز بخشی از هر چیز دیگر را در خود دارد
  • مواد از ذرات بی‌نهایت کوچک به نام «بذر» یا spermata تشکیل شده‌اند
  • تفاوت اشیاء حاصل غلبهٔ نوع خاصی از بذرهاست

نمونه‌کد مفهومی:


substance = {"bone": 0.6, "fire": 0.2, "earth": 0.1, "water": 0.1}
dominant = max(substance, key=substance.get)
print(dominant)  # خروجی: 'bone'

۳. نوس (ذهن) به‌عنوان اصل سامان‌دهندهٔ کیهان


نوس در دیدگاه آناکساغوراس چنین توصیف شد:

  • نیرویی مستقل، خالص و هوشمند
  • عامل حرکت اولیه و جداسازی اجزای کیهان
  • سازمان‌دهندهٔ جهان؛ نه خالق، بلکه سامان‌بخش

ارسطو نوس را برای تازگی‌اش ستود ولی اشاره کرد که آناکساغوراس در شرح‌های علمی کمتر از آن بهره گرفته است.


۴. دستاوردهای علمی


  • توضیح صحیح گرفتگی خورشید و ماه
  • پذیرفت که ماه نور خورشید را بازتاب می‌دهد و دارای کوه‌هاست
  • خورشید را توده‌ای فلز گداخته بزرگ‌تر از پلوپونز توصیف کرد
  • طرح اولیه‌ای از نظریهٔ «پان‌اسپرمیا» (پراکندگی حیات در کیهان) مطرح کرد

۵. میراث و تأثیر فلسفی


  • تأثیرگذار بر سقراط، افلاطون و ارسطو
  • در آثار افلاطون مانند آپولوژی و فایدون ذکر شده است
  • در لمپساکوس قربانگاهی به ذهن و حقیقت وقف شد
  • الهام‌بخش اندیشمندانی چون نیچه، گوته و نیکلاس کوزایی

نتیجه‌گیری


آناکساغوراس با تلفیق نظریهٔ ماده‌ای بی‌نهایت‌جزئی و اصل ذهن، بنیان نوینی برای درک کیهان بنا کرد. نوس، هرچند غیرمادی، نقش سامان‌دهنده‌ای بی‌نظیر در فلسفهٔ او ایفا می‌کند. اندیشه‌هایش پلی میان متافیزیک و علم بود و مسیر اندیشهٔ یونانی را به‌سوی ژرفای فلسفه و کیهان‌شناسی گشود.


نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی