رمان در شهر خیالی رولِتنبورگ در آلمان اتفاق میافتد، جایی که آلکسی ایوانویچ — معلم خصوصی روس — درگیر روابط پیچیده با خانوادهای اشرافی و ورشکسته میشود. شیفتگی او نسبت به پولینا، ناپدری بیعاطفه و بازی مکرر رولت، درامی روانی و اجتماعی را رقم میزند. حضور ناگهانی مادربزرگ ثروتمند، که برخلاف انتظار خود نیز به قمار روی میآورد، همهچیز را پیچیدهتر میکند. پایان داستان با تنهایی و سقوط آلکسی همراه است.
نام | ویژگیها و نقش |
---|---|
آلکسی ایوانویچ | راوی داستان؛ مغرور، حساس، گرفتار اعتیاد به قمار |
پولینا | دخترخواندهٔ ژنرال؛ سرد، پیچیده، مبهم |
ژنرال | اشرافزادهٔ ورشکسته؛ در پی ارث و حفظ موقعیت |
مدام دو کومَنژ | زن فرانسوی ثروتمند؛ فرصتطلب و بازیگر روانی |
مادربزرگ | زن سالخوردهٔ جسور و غیرمنتظره؛ با قمار خانواده را شگفتزده میکند |
رمان *قمارباز* داستانی روانشناختی و تلخ است که عشق، فاجعه، و تنشهای اگزیستانسیال را درهم میآمیزد. داستایفسکی با شناخت دقیق از مکانیزم وسوسه و شکست، اثری صادقانه و رنجمند خلق میکند — یکی از شخصیترین و صمیمیترین آثارش. آینهای است برای دیدن اینکه انسان تا کجا میتواند در برابر اشتیاق و آسیبپذیری سقوط کند.