دل شکستهٔ ما

محمد عزیزی

محمد عزیزی

~1 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۲۳ آذر ۱۴۰۴

دل شکسته ما چشم دوست را نگرفت

دل شکسته‌ی ما، چشم دوست را نگرفت
در این حراجی دل، حیف کار ما نگرفت
به وصل هیچ امیدی دگر نخواهم داشت
که اشک واسطه‌ام شد ولی دعا نگرفت
چه مرگبارتر از عشق‌های یک‌طرفه است؟
شراره‌ای که مرا سوخت، در تو پا نگرفت
نشد حریف خمار غم تو ساقی نیز؛
که هر چه ریخت به پیمانه‌ام، مرا نگرفت
پس از تو زنده نمی‌ماندم، این مبالغه نیست
هزار مرتبه جان دادم ولی خدا نگرفت

نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی