1) apart
کدینگ هماوایی: «اپارت → آپارتِمان جدا از هم بود»
معنی فارسی: جدا
The two houses are far apart.ترجمه: دو خانه از هم دور هستند.
~4 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۲۴ آذر ۱۴۰۴
کدینگ هماوایی: «اپارت → آپارتِمان جدا از هم بود»
معنی فارسی: جدا
The two houses are far apart.ترجمه: دو خانه از هم دور هستند.
کدینگ هماوایی: «اتریبیوت → آتری بیوت خوبی داشت یعنی ویژگی»
معنی فارسی: ویژگی
Honesty is an important attribute.ترجمه: صداقت یک ویژگی مهم است.
کدینگ هماوایی: «بایلینگوال → بای لینگوال دو زبان بلد بود»
معنی فارسی: دو زبانه
She is bilingual in English and French.ترجمه: او دو زبانه است، انگلیسی و فرانسوی.
کدینگ هماوایی: «کامپلیتلی → کامپلیت لی کار رو کامل کرد»
معنی فارسی: کاملاً
The room is completely dark.ترجمه: اتاق کاملاً تاریک است.
کدینگ هماوایی: «دَش → دَشمن فرار کرد با سرعت»
معنی فارسی: دویدن سریع
He made a dash for the door.ترجمه: او با سرعت به سمت در دوید.
کدینگ هماوایی: «دیسگاست → دیس گاست غذا رو دید و حالش بد شد»
معنی فارسی: انزجار
The smell filled him with disgust.ترجمه: بو او را پر از انزجار کرد.
کدینگ هماوایی: «فشِنبل → فشن بل لباس مد روز پوشید»
معنی فارسی: مد روز
She wore a fashionable dress.ترجمه: او لباس مد روز پوشید.
کدینگ هماوایی: «فارین → فارین ماشین خارجی خرید»
معنی فارسی: خارجی
He speaks a foreign language.ترجمه: او یک زبان خارجی صحبت میکند.
کدینگ هماوایی: «گلف → گلفروشی کنار خلیج بود»
معنی فارسی: خلیج
The Persian Gulf is famous.ترجمه: خلیج فارس مشهور است.
کدینگ هماوایی: «میرور → میرور آینه رو نگاه کرد»
معنی فارسی: آینه
She looked in the mirror.ترجمه: او در آینه نگاه کرد.
کدینگ هماوایی: «نچورال → نچورال آب طبیعی نوشید»
معنی فارسی: طبیعی
This is a natural product.ترجمه: این یک محصول طبیعی است.
کدینگ هماوایی: «ناو دیز → ناو دیز این روزها زیاد دیده میشه»
معنی فارسی: امروزه
Nowadays, people use smartphones.ترجمه: امروزه مردم از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند.
کدینگ هماوایی: «پارتیسیپنت → پارتی سی پنت شرکتکننده بود»
معنی فارسی: شرکتکننده
Each participant got a prize.ترجمه: هر شرکتکننده جایزهای گرفت.
کدینگ هماوایی: «ریچوال → ریچ وال یه وال پولداره که هر روز مراسم داره»
معنی فارسی: آیین، مراسم
They performed a ritual dance.ترجمه: آنها یک رقص آیینی اجرا کردند.
کدینگ هماوایی: «اسپُکن → اسپُکن حرف زده شد»
معنی فارسی: گفته شده
English is widely spoken.ترجمه: انگلیسی به طور گسترده صحبت میشود.
کدینگ هماوایی: «اسپات → اسپات لکهای روی لباس بود»
معنی فارسی: نقطه، لکه
There is a spot on the shirt.ترجمه: روی پیراهن یک لکه هست.
کدینگ هماوایی: «سوپرایز → سوپر آی زنگ زد و همه شگفتزده شدند»
معنی فارسی: شگفتزده
She was surprised by the gift.ترجمه: او از هدیه شگفتزده شد.
کدینگ هماوایی: «تِنس → تِنس امتحان همه رو عصبی کرد»
معنی فارسی: زمان دستوری، عصبی
He felt tense before the interview.ترجمه: او قبل از مصاحبه عصبی بود.
کدینگ هماوایی: «توتالی → توتها لیوان رو کاملاً پر کردند»
معنی فارسی: کاملاً
I totally forgot your name.ترجمه: من کاملاً اسم تو را فراموش کردم.
کدینگ هماوایی: «وِیگ → ویگ کلاه گذاشت و حرفش مبهم شد»
معنی فارسی: مبهم
His answer was vague.ترجمه: جواب او مبهم بود.
نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی