~4 min read • Updated Dec 9, 2025

Coding 4000 Essential English Words – Part 1



1) agree


کدینگ هماوایی: اَگری → اگه‌ری → اگه شهر ری راضی باشه → موافقت کردن


معنی فارسی: موافقت کردن


I agree with you.

ترجمه: من با تو موافقم.




2) alcohol


کدینگ هماوایی: الکُهُل → الکی هُل می‌شی → چیزی که آدم رو بی‌تعادل می‌کنه


معنی فارسی: الکل


Too much alcohol is bad for your health.

ترجمه: مصرف زیاد الکل برای سلامتی ضرر دارد.




3) arrive


کدینگ هماوایی: اَرایو → آره وای رسیدم → رسیدن


معنی فارسی: رسیدن


We arrived early this morning.

ترجمه: ما امروز صبح زود رسیدیم.




4) August


کدینگ هماوایی: آگست → اگه گوست رو بگذاریم تو ماه تابستون → ماه گرم تابستان


معنی فارسی: ماه اوت


August is usually very hot.

ترجمه: ماه اوت معمولاً خیلی گرم است.




5) boat


کدینگ هماوایی: بوت → بُت روی آب → قایق


معنی فارسی: قایق


The boat is moving slowly.

ترجمه: قایق آرام حرکت می‌کند.




6) breakfast


کدینگ هماوایی: بُرِک فِست → صبحانه‌ای با بُرِک → صبحانه


معنی فارسی: صبحانه


I eat breakfast every morning.

ترجمه: من هر صبح صبحانه می‌خورم.




7) camera


کدینگ هماوایی: کَمِرا → کمِ راه نشون بده → دوربین


معنی فارسی: دوربین


The camera takes clear photos.

ترجمه: دوربین عکس‌های شفافی می‌گیرد.




8) capital


کدینگ هماوایی: کَپیتال → کاپیتان تالار → پایتخت


معنی فارسی: پایتخت


Tehran is the capital of Iran.

ترجمه: تهران پایتخت ایران است.




9) catch


کدینگ هماوایی: کَچ → کچلش کن → گرفتن


معنی فارسی: گرفتن


Catch the ball!

ترجمه: توپ را بگیر!




10) duck


کدینگ هماوایی: داک → مرغابی کنار داک → مرغابی


معنی فارسی: مرغابی


The duck is swimming.

ترجمه: مرغابی شنا می‌کند.




11) enjoy


کدینگ هماوایی: اِن‌جوی → این‌جای خوب → لذت بردن


معنی فارسی: لذت بردن


I enjoy reading books.

ترجمه: من از خواندن کتاب‌ها لذت می‌برم.




12) invite


کدینگ هماوایی: اینوایت → اینو بیار → دعوت کردن


معنی فارسی: دعوت کردن


She invited me to the party.

ترجمه: او مرا به مهمانی دعوت کرد.




13) love


کدینگ هماوایی: لاو → لاو = عشق → دوست داشتن


معنی فارسی: عشق، دوست داشتن


I love my family.

ترجمه: من خانواده‌ام را دوست دارم.




14) month


کدینگ هماوایی: مانث → مانت → ماه


معنی فارسی: ماه


A year has twelve months.

ترجمه: یک سال دوازده ماه دارد.




15) travel


کدینگ هماوایی: تراوِل → تراول → سفر کردن


معنی فارسی: سفر کردن


I like to travel abroad.

ترجمه: من دوست دارم به خارج سفر کنم.




16) typical


کدینگ هماوایی: تیپیکال → تیپیکال → معمولی


معنی فارسی: معمولی، رایج


This is a typical day at work.

ترجمه: این یک روز معمولی در کار است.




17) visit


کدینگ هماوایی: ویزیت → ویزیت دکتر → ملاقات کردن


معنی فارسی: ملاقات کردن، دیدار کردن


I will visit my grandparents tomorrow.

ترجمه: فردا به دیدار پدربزرگ و مادربزرگم می‌روم.




18) weather


کدینگ هماوایی: وِدِر → وِدَر → وضع هوا


معنی فارسی: هوا، وضعیت جوی


The weather is sunny today.

ترجمه: هوا امروز آفتابی است.




19) week


کدینگ هماوایی: ویک → ویکند → هفته


معنی فارسی: هفته


A week has seven days.

ترجمه: یک هفته هفت روز دارد.




20) winter


کدینگ هماوایی: وینتر → ویند + تر → فصل باد و سرما


معنی فارسی: زمستان


Winter is very cold here.

ترجمه: زمستان اینجا خیلی سرد است.



Written & researched by Dr. Shahin Siami