1) agree
کدینگ هماوایی: اَگری → اگهری → اگه شهر ری راضی باشه → موافقت کردن
معنی فارسی: موافقت کردن
I agree with you.ترجمه: من با تو موافقم.
بخشی از مجموعه
~4 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۱۸ آذر ۱۴۰۴
کدینگ هماوایی: اَگری → اگهری → اگه شهر ری راضی باشه → موافقت کردن
معنی فارسی: موافقت کردن
I agree with you.ترجمه: من با تو موافقم.
کدینگ هماوایی: الکُهُل → الکی هُل میشی → چیزی که آدم رو بیتعادل میکنه
معنی فارسی: الکل
Too much alcohol is bad for your health.ترجمه: مصرف زیاد الکل برای سلامتی ضرر دارد.
کدینگ هماوایی: اَرایو → آره وای رسیدم → رسیدن
معنی فارسی: رسیدن
We arrived early this morning.ترجمه: ما امروز صبح زود رسیدیم.
کدینگ هماوایی: آگست → اگه گوست رو بگذاریم تو ماه تابستون → ماه گرم تابستان
معنی فارسی: ماه اوت
August is usually very hot.ترجمه: ماه اوت معمولاً خیلی گرم است.
کدینگ هماوایی: بوت → بُت روی آب → قایق
معنی فارسی: قایق
The boat is moving slowly.ترجمه: قایق آرام حرکت میکند.
کدینگ هماوایی: بُرِک فِست → صبحانهای با بُرِک → صبحانه
معنی فارسی: صبحانه
I eat breakfast every morning.ترجمه: من هر صبح صبحانه میخورم.
کدینگ هماوایی: کَمِرا → کمِ راه نشون بده → دوربین
معنی فارسی: دوربین
The camera takes clear photos.ترجمه: دوربین عکسهای شفافی میگیرد.
کدینگ هماوایی: کَپیتال → کاپیتان تالار → پایتخت
معنی فارسی: پایتخت
Tehran is the capital of Iran.ترجمه: تهران پایتخت ایران است.
کدینگ هماوایی: کَچ → کچلش کن → گرفتن
معنی فارسی: گرفتن
Catch the ball!ترجمه: توپ را بگیر!
کدینگ هماوایی: داک → مرغابی کنار داک → مرغابی
معنی فارسی: مرغابی
The duck is swimming.ترجمه: مرغابی شنا میکند.
کدینگ هماوایی: اِنجوی → اینجای خوب → لذت بردن
معنی فارسی: لذت بردن
I enjoy reading books.ترجمه: من از خواندن کتابها لذت میبرم.
کدینگ هماوایی: اینوایت → اینو بیار → دعوت کردن
معنی فارسی: دعوت کردن
She invited me to the party.ترجمه: او مرا به مهمانی دعوت کرد.
کدینگ هماوایی: لاو → لاو = عشق → دوست داشتن
معنی فارسی: عشق، دوست داشتن
I love my family.ترجمه: من خانوادهام را دوست دارم.
کدینگ هماوایی: مانث → مانت → ماه
معنی فارسی: ماه
A year has twelve months.ترجمه: یک سال دوازده ماه دارد.
کدینگ هماوایی: تراوِل → تراول → سفر کردن
معنی فارسی: سفر کردن
I like to travel abroad.ترجمه: من دوست دارم به خارج سفر کنم.
کدینگ هماوایی: تیپیکال → تیپیکال → معمولی
معنی فارسی: معمولی، رایج
This is a typical day at work.ترجمه: این یک روز معمولی در کار است.
کدینگ هماوایی: ویزیت → ویزیت دکتر → ملاقات کردن
معنی فارسی: ملاقات کردن، دیدار کردن
I will visit my grandparents tomorrow.ترجمه: فردا به دیدار پدربزرگ و مادربزرگم میروم.
کدینگ هماوایی: وِدِر → وِدَر → وضع هوا
معنی فارسی: هوا، وضعیت جوی
The weather is sunny today.ترجمه: هوا امروز آفتابی است.
کدینگ هماوایی: ویک → ویکند → هفته
معنی فارسی: هفته
A week has seven days.ترجمه: یک هفته هفت روز دارد.
کدینگ هماوایی: وینتر → ویند + تر → فصل باد و سرما
معنی فارسی: زمستان
Winter is very cold here.ترجمه: زمستان اینجا خیلی سرد است.
نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی