رمان «چشمهایش» نوشتهٔ بزرگ علوی، نخستین بار در سال ۱۳۳۱ منتشر شد و بهسرعت به یکی از آثار جریانساز ادبیات معاصر ایران تبدیل شد. این رمان با بهرهگیری از عناصر عاشقانه، سیاسی و رازآلود، داستانی را روایت میکند که در دل تاریخ و هنر شکل گرفته است. شخصیتهای پیچیده، روایت غیرخطی و فضای پررمز و راز آن، خواننده را تا پایان درگیر نگه میدارد.
داستان دربارهٔ استاد ماکان، نقاش برجسته و مبارز سیاسی است که در تبعید جان میسپارد. پس از مرگ او، نمایشگاهی از آثارش برگزار میشود و تابلویی به نام «چشمهایش» توجه همه را جلب میکند. راوی داستان، ناظم مدرسهٔ هنر، در پی کشف راز این تابلو و شناخت زن جوانی که مدل آن بوده، برمیآید. زن، که نامش فرنگیس است، از خانوادهای ثروتمند بوده و در جوانی عاشق استاد شده، اما عشقشان بهدلیل تعهد استاد به مبارزه سیاسی، هرگز به ثمر نمیرسد.
علوی در این رمان از شیوهٔ استشهاد و بازسازی خاطرات بهره میگیرد. روایت از زبان ناظم مدرسه آغاز میشود و سپس با بازگویی خاطرات فرنگیس، داستان به گذشته بازمیگردد. این ساختار، حس تعلیق و رمزآلودگی را تقویت میکند و خواننده را در مسیر کشف حقیقت همراه میسازد. زبان اثر ساده، روان و بدون تکلف است و همین ویژگی باعث شده تا با گذشت دههها همچنان خواندنی باقی بماند.
«چشمهایش» نهتنها یکی از آثار برجستهٔ بزرگ علوی، بلکه یکی از مهمترین رمانهای سیاسی-اجتماعی ایران است. این اثر به زبانهای مختلفی از جمله عربی، کردی و هورامی ترجمه شده و در کشورهای مختلف منتشر شده است. شخصیت استاد ماکان، بهزعم برخی منتقدان، با الهام از کمالالملک یا تقی ارانی خلق شده است و همین امر بر جذابیت تاریخی آن افزوده است.
رمان «چشمهایش» با تلفیق عشق، سیاست، هنر و رمزآلودگی، اثریست ماندگار در ادبیات فارسی که همچنان خواننده را به تأمل و کشف دعوت میکند. بزرگ علوی با قلمی روان و نگاهی عمیق، داستانی خلق کرده که در دل تاریخ و احساس، جاودانه مانده است.