1) allow
کدینگ هماوایی: «الاو → الا او اجازه داد وارد بشه»
معنی فارسی: اجازه دادن
They allow students to use the library.ترجمه: آنها به دانشآموزان اجازه میدهند از کتابخانه استفاده کنند.
~4 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۲۴ آذر ۱۴۰۴
کدینگ هماوایی: «الاو → الا او اجازه داد وارد بشه»
معنی فارسی: اجازه دادن
They allow students to use the library.ترجمه: آنها به دانشآموزان اجازه میدهند از کتابخانه استفاده کنند.
کدینگ هماوایی: «انانس → انانس خبر رو اعلام کرد»
معنی فارسی: اعلام کردن
The teacher announced the results.ترجمه: معلم نتایج را اعلام کرد.
کدینگ هماوایی: «بیساید → بیساید تخت خوابید کنار تخت»
معنی فارسی: کنار
She sat beside her friend.ترجمه: او کنار دوستش نشست.
کدینگ هماوایی: «چلنج → چلنج سختی رو به چالش کشید»
معنی فارسی: چالش
He accepted the challenge.ترجمه: او چالش را پذیرفت.
کدینگ هماوایی: «کلیم → کلیم ادعا کرد زمین مال اوست»
معنی فارسی: ادعا کردن
She claimed the prize was hers.ترجمه: او ادعا کرد جایزه مال اوست.
کدینگ هماوایی: «کاندیشن → کان دیدش شرایط سختی داشت»
معنی فارسی: شرایط
The car is in good condition.ترجمه: ماشین در شرایط خوبی است.
کدینگ هماوایی: «کانتریبیوت → کانتری بیوت کمک مالی کرد»
معنی فارسی: کمک کردن، سهم داشتن
Many people contributed to the project.ترجمه: افراد زیادی به پروژه کمک کردند.
کدینگ هماوایی: «دیفرنس → دیفرانس تفاوت زیادی داشت»
معنی فارسی: تفاوت
There is a big difference between them.ترجمه: تفاوت بزرگی بین آنها وجود دارد.
کدینگ هماوایی: «دیواید → دی واید زمین رو تقسیم کرد»
معنی فارسی: تقسیم کردن
They divided the money equally.ترجمه: آنها پول را به طور مساوی تقسیم کردند.
کدینگ هماوایی: «اکسپر → اکس پرنده کارشناس بود»
معنی فارسی: کارشناس
He is an expert in math.ترجمه: او کارشناس ریاضی است.
کدینگ هماوایی: «فیموس → فی موس معروف شد»
معنی فارسی: مشهور
She is a famous singer.ترجمه: او یک خواننده مشهور است.
کدینگ هماوایی: «فورس → فورس پلیس زور آورد»
معنی فارسی: زور، نیرو
They used force to open the door.ترجمه: آنها با زور در را باز کردند.
کدینگ هماوایی: «هارم → هارمونی شکسته شد و آسیب دید»
معنی فارسی: آسیب
Smoking can harm your health.ترجمه: سیگار میتواند به سلامتی آسیب بزند.
کدینگ هماوایی: «لِی → لی مرغ تخم گذاشت»
معنی فارسی: گذاشتن، دراز کشیدن
She laid the book on the table.ترجمه: او کتاب را روی میز گذاشت.
کدینگ هماوایی: «پیس → پیس سگ آرام شد»
معنی فارسی: صلح، آرامش
We all want peace in the world.ترجمه: همه ما خواهان صلح در جهان هستیم.
کدینگ هماوایی: «پرینس → پرینس جوان شاهزاده بود»
معنی فارسی: شاهزاده
The prince lived in a castle.ترجمه: شاهزاده در قلعه زندگی میکرد.
کدینگ هماوایی: «پروتکت → پرو تک تک بچهها رو محافظت کرد»
معنی فارسی: محافظت کردن
We must protect the environment.ترجمه: باید از محیط زیست محافظت کنیم.
کدینگ هماوایی: «سِنس → سِنس پنجم یعنی حس»
معنی فارسی: حس، درک
She has a good sense of humor.ترجمه: او حس شوخطبعی خوبی دارد.
کدینگ هماوایی: «سادن → سادن لیوان افتاد ناگهانی شکست»
معنی فارسی: ناگهانی
There was a sudden change in the weather.ترجمه: تغییر ناگهانی در هوا رخ داد.
کدینگ هماوایی: «ذرفور → ذره فوراً آمد، بنابراین نتیجه گرفتیم»
معنی فارسی: بنابراین
It was raining; therefore, we stayed home.ترجمه: باران میبارید؛ بنابراین در خانه ماندیم.
نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی