~4 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۱۸ آذر ۱۴۰۴

Coding 4000 Essential English Words – Part 4



1) appropriate


کدینگ هماوایی: «اپروپریت → آپ رو پریت کردی، کار مناسب بود»


معنی فارسی: مناسب


This dress is appropriate for the party.

ترجمه: این لباس برای مهمانی مناسب است.




2) avoid


کدینگ هماوایی: «اَوُید → او ویدیو رو ندید تا از خطر دوری کنه»


معنی فارسی: اجتناب کردن


You should avoid smoking.

ترجمه: باید از سیگار کشیدن اجتناب کنی.




3) behave


کدینگ هماوایی: «بی‌هیف → بی‌هیف نکن، درست رفتار کن»


معنی فارسی: رفتار کردن


Children should behave politely.

ترجمه: بچه‌ها باید مؤدبانه رفتار کنند.




4) calm


کدینگ هماوایی: «کالم → کالمون آروم بود»


معنی فارسی: آرام


Stay calm during the exam.

ترجمه: در طول امتحان آرام بمان.




5) concern


کدینگ هماوایی: «کنسرن → کنسرت نرفتی نگران شدی»


معنی فارسی: نگرانی


Her main concern is her health.

ترجمه: نگرانی اصلی او سلامتی‌اش است.




6) content


کدینگ هماوایی: «کانتنت → کان نتی کتاب رو دید و راضی شد»


معنی فارسی: محتوا، راضی


He is content with his life.

ترجمه: او از زندگی‌اش راضی است.




7) expect


کدینگ هماوایی: «اکسپکت → اکس پکِت رو انتظار داشتی»


معنی فارسی: انتظار داشتن


I expect good results.

ترجمه: من انتظار نتایج خوب دارم.




8) frequently


کدینگ هماوایی: «فریکونتلی → فری کوچه‌تون رو زیاد میاد»


معنی فارسی: به دفعات، مکرراً


He frequently visits his parents.

ترجمه: او به دفعات به دیدار والدینش می‌رود.




9) habit


کدینگ هماوایی: «هبیت → هبیت سیگار کشیدن عادت بدیه»


معنی فارسی: عادت


Smoking is a bad habit.

ترجمه: سیگار کشیدن یک عادت بد است.




10) instruct


کدینگ هماوایی: «اینستراکت → اینستراکتور دستور داد»


معنی فارسی: آموزش دادن، دستور دادن


The teacher instructed the students.

ترجمه: معلم به دانش‌آموزان آموزش داد.




11) issue


کدینگ هماوایی: «ایشو → ایشو مشکل داشت»


معنی فارسی: موضوع، مشکل


There is an issue with the computer.

ترجمه: یک مشکل در کامپیوتر وجود دارد.




12) none


کدینگ هماوایی: «نان → نان نبود، هیچ نبود»


معنی فارسی: هیچ


None of them are ready.

ترجمه: هیچ‌کدام آماده نیستند.




13) patient


کدینگ هماوایی: «پیشن → پیشن بیمار بود»


معنی فارسی: بیمار، صبور


The patient is waiting for the doctor.

ترجمه: بیمار منتظر دکتر است.




14) positive


کدینگ هماوایی: «پازتیو → پاز تی وی روشن شد، خبر خوب بود»


معنی فارسی: مثبت


She has a positive attitude.

ترجمه: او نگرش مثبتی دارد.




15) punish


کدینگ هماوایی: «پانیش → پانیش بچه رو تنبیه کرد»


معنی فارسی: تنبیه کردن


The teacher punished the student.

ترجمه: معلم دانش‌آموز را تنبیه کرد.




16) represent


کدینگ هماوایی: «ریپرزنت → ریپر زنت رو نمایندگی کرد در جلسه»


معنی فارسی: نمایندگی کردن، نشان دادن


He represents the company at the meeting.

ترجمه: او شرکت را در جلسه نمایندگی می‌کند.




17) shake


کدینگ هماوایی: «شِیک → شیک نوشید و دستش لرزید»


معنی فارسی: تکان دادن، لرزیدن


Don't shake the bottle.

ترجمه: بطری را تکان نده.




18) spread


کدینگ هماوایی: «اسپرد → اسپری زد و پخش شد»


معنی فارسی: پخش کردن، گسترش دادن


The news spread quickly.

ترجمه: خبر سریع پخش شد.




19) stroll


کدینگ هماوایی: «استرول → استرول همون اسکروله که آرام در پارک قدم زد»


معنی فارسی: قدم زدن آرام


We took a stroll in the park.

ترجمه: ما در پارک قدم زدیم.




20) village


کدینگ هماوایی: «ویلیج → ویلیج کوچک مثل روستا بود»


معنی فارسی: روستا


He lives in a small village.

ترجمه: او در یک روستای کوچک زندگی می‌کند.



نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی