1) appropriate
کدینگ هماوایی: «اپروپریت → آپ رو پریت کردی، کار مناسب بود»
معنی فارسی: مناسب
This dress is appropriate for the party.ترجمه: این لباس برای مهمانی مناسب است.
بخشی از مجموعه
~4 دقیقه مطالعه • بروزرسانی ۱۸ آذر ۱۴۰۴
کدینگ هماوایی: «اپروپریت → آپ رو پریت کردی، کار مناسب بود»
معنی فارسی: مناسب
This dress is appropriate for the party.ترجمه: این لباس برای مهمانی مناسب است.
کدینگ هماوایی: «اَوُید → او ویدیو رو ندید تا از خطر دوری کنه»
معنی فارسی: اجتناب کردن
You should avoid smoking.ترجمه: باید از سیگار کشیدن اجتناب کنی.
کدینگ هماوایی: «بیهیف → بیهیف نکن، درست رفتار کن»
معنی فارسی: رفتار کردن
Children should behave politely.ترجمه: بچهها باید مؤدبانه رفتار کنند.
کدینگ هماوایی: «کالم → کالمون آروم بود»
معنی فارسی: آرام
Stay calm during the exam.ترجمه: در طول امتحان آرام بمان.
کدینگ هماوایی: «کنسرن → کنسرت نرفتی نگران شدی»
معنی فارسی: نگرانی
Her main concern is her health.ترجمه: نگرانی اصلی او سلامتیاش است.
کدینگ هماوایی: «کانتنت → کان نتی کتاب رو دید و راضی شد»
معنی فارسی: محتوا، راضی
He is content with his life.ترجمه: او از زندگیاش راضی است.
کدینگ هماوایی: «اکسپکت → اکس پکِت رو انتظار داشتی»
معنی فارسی: انتظار داشتن
I expect good results.ترجمه: من انتظار نتایج خوب دارم.
کدینگ هماوایی: «فریکونتلی → فری کوچهتون رو زیاد میاد»
معنی فارسی: به دفعات، مکرراً
He frequently visits his parents.ترجمه: او به دفعات به دیدار والدینش میرود.
کدینگ هماوایی: «هبیت → هبیت سیگار کشیدن عادت بدیه»
معنی فارسی: عادت
Smoking is a bad habit.ترجمه: سیگار کشیدن یک عادت بد است.
کدینگ هماوایی: «اینستراکت → اینستراکتور دستور داد»
معنی فارسی: آموزش دادن، دستور دادن
The teacher instructed the students.ترجمه: معلم به دانشآموزان آموزش داد.
کدینگ هماوایی: «ایشو → ایشو مشکل داشت»
معنی فارسی: موضوع، مشکل
There is an issue with the computer.ترجمه: یک مشکل در کامپیوتر وجود دارد.
کدینگ هماوایی: «نان → نان نبود، هیچ نبود»
معنی فارسی: هیچ
None of them are ready.ترجمه: هیچکدام آماده نیستند.
کدینگ هماوایی: «پیشن → پیشن بیمار بود»
معنی فارسی: بیمار، صبور
The patient is waiting for the doctor.ترجمه: بیمار منتظر دکتر است.
کدینگ هماوایی: «پازتیو → پاز تی وی روشن شد، خبر خوب بود»
معنی فارسی: مثبت
She has a positive attitude.ترجمه: او نگرش مثبتی دارد.
کدینگ هماوایی: «پانیش → پانیش بچه رو تنبیه کرد»
معنی فارسی: تنبیه کردن
The teacher punished the student.ترجمه: معلم دانشآموز را تنبیه کرد.
کدینگ هماوایی: «ریپرزنت → ریپر زنت رو نمایندگی کرد در جلسه»
معنی فارسی: نمایندگی کردن، نشان دادن
He represents the company at the meeting.ترجمه: او شرکت را در جلسه نمایندگی میکند.
کدینگ هماوایی: «شِیک → شیک نوشید و دستش لرزید»
معنی فارسی: تکان دادن، لرزیدن
Don't shake the bottle.ترجمه: بطری را تکان نده.
کدینگ هماوایی: «اسپرد → اسپری زد و پخش شد»
معنی فارسی: پخش کردن، گسترش دادن
The news spread quickly.ترجمه: خبر سریع پخش شد.
کدینگ هماوایی: «استرول → استرول همون اسکروله که آرام در پارک قدم زد»
معنی فارسی: قدم زدن آرام
We took a stroll in the park.ترجمه: ما در پارک قدم زدیم.
کدینگ هماوایی: «ویلیج → ویلیج کوچک مثل روستا بود»
معنی فارسی: روستا
He lives in a small village.ترجمه: او در یک روستای کوچک زندگی میکند.
نوشته و پژوهش شده توسط دکتر شاهین صیامی