
بازخوانی اندیشهها و رخدادهای سرنوشتساز
افلاطون (حدود ۴۲۷–۳۴۷ پیش از میلاد) یکی از بنیانگذاران فلسفهٔ غرب است. شاگرد سقراط و استاد ارسطو بود و نظامی جامع از متافیزیک، اخلاق، معرفتشناسی و نظریهٔ سیاسی ارائه کرد. آثار گفتوگویی او — بهویژه «جمهور»، «فایدون» و «ضیافت» — به بررسی واقعیت، روح، عدالت و جامعهٔ آرمانی میپردازند. این مقاله مروری است بر زندگی، اندیشههای اصلی و میراث جاودانهٔ افلاطون.
ارسطو؛ فیلسوف منطق، طبیعت و اخلاق عملی در یونان باستان
مکتب اپیکوریان، بنیانگذاریشده توسط اپیکور در قرن چهارم پیش از میلاد، یکی از مکاتب مهم فلسفهٔ هلنیستی است که بر لذت بهعنوان خیر نهایی، رهایی از درد جسمی و اضطراب روانی، و زندگی ساده و خردمندانه تأکید دارد. برخلاف برداشتهای رایج، اپیکوریسم طرفدار عیاشی نیست، بلکه فلسفهای اخلاقی و ضد رنج است که هدف آن رسیدن به آرامش درونی و آزادی از ترسهای بیپایه، بهویژه ترس از مرگ و خدایان است.
مکتب رواقی، بنیانگذاریشده توسط زنون کیتیونی در قرن سوم پیش از میلاد، یکی از مکاتب مهم فلسفهٔ هلنیستی است که بر زندگی خردمندانه، آرامش درونی، و زیستن مطابق با طبیعت تأکید دارد. رواقیون با تمرکز بر کنترل احساسات، پرهیز از وابستگی به امور بیرونی، و دستیابی به فضیلت، راهی برای رهایی از رنج و اضطراب ارائه میدهند. این مقاله به معرفی اصول رواقی، چهرههای برجسته، و کاربردهای عملی آن در زندگی روزمره میپردازد.
دو مکتب مهم فلسفهٔ هلنیستی — کلبیگری و شکاکیگری — هر یک بهشیوهای خاص به نقد ارزشهای اجتماعی، انکار قطعیت معرفتی، و رهایی از وابستگیهای بیرونی پرداختند. کلبیها با زندگی ساده، بینیاز و ساختارشکن، و شکاکان با تعلیق داوری و آرامش درونی، راههایی برای زیستن آزاد و خردمندانه پیشنهاد کردند. این مقاله به معرفی اصول، چهرهها و تفاوتهای این دو مکتب میپردازد.
کنستانتین کبیر، نخستین امپراتور روم که مسیحیت را رسمیت بخشید، و آگوستین قدیس، یکی از برجستهترین فیلسوفان و الهیدانان مسیحی، هر یک نقشی بنیادین در شکلگیری سنت مسیحیت غربی ایفا کردند. کنستانتین با صدور فرمان میلان، مسیر تاریخی دین را تغییر داد؛ و آگوستین با آثار فلسفیاش، بنیانهای معرفتشناسی، الهیات و اخلاق مسیحی را تثبیت کرد. این مقاله به بررسی زندگی، اندیشهها و تأثیرات این دو چهرهٔ کلیدی میپردازد
تمدن سومر در جنوب میانرودان (بینالنهرین) یکی از نخستین تمدنهای شناختهشده در تاریخ بشر است. سومریان با ابداع خط میخی، ساخت شهرهای سازمانیافته، و توسعه نظامهای مذهبی، اقتصادی و حقوقی، پایههای تمدن انسانی را بنا نهادند. این مقاله به بررسی ساختار اجتماعی، دستاوردهای فرهنگی، معماری، اقتصاد و تأثیرات بلندمدت سومر بر تمدنهای بعدی میپردازد.
تمدن ایلام یکی از کهنترین تمدنهای آسیای غربی بود که در نواحی جنوب غربی ایران، بهویژه در استانهای خوزستان، ایلام و لرستان امروزی شکل گرفت. این تمدن با مرکزیت شوش، در تعامل با تمدنهای بینالنهرین، ساختار سیاسی، مذهبی و فرهنگی منحصربهفردی را توسعه داد. مقاله حاضر به بررسی تاریخ سیاسی، معماری، زبان، مذهب و تأثیرات ایلام بر تمدنهای بعدی ایران میپردازد.
تمدن بابل یکی از برجستهترین تمدنهای باستانی در میانرودان بود که با مرکزیت شهر بابل، در دورههای مختلف تاریخی شکوفا شد. این تمدن با قانوننامه حمورابی، پیشرفتهای علمی در نجوم و ریاضیات، و معماری باشکوه مانند برج بابل و باغهای معلق، تأثیر عمیقی بر تمدنهای بعدی گذاشت. مقاله حاضر به بررسی ساختار سیاسی، فرهنگی، مذهبی و علمی بابل میپردازد.